امیرالمومنین (ع) از نگاه اهل سنت
امام علی علیه السلام اسوه ای جامع و انسانی است که عظمت خرد و توان مندیهای روحی – روانی او، وی را الگویی همیشه جاودان برای امروز و فردا و فرداهای تمامی جوامع ساخته، به گونه ای که پیروان شیعی و شیفته ی او را در تمامی عصرها و نسل ها، سر بلند و خرسند کرده است.
به یقین، برجسته گی شخصیت آن حضرت، آن گاه چشم گیری خاصی می یابد که در سخنان و دیدگاه های دیگران تجلی کند که چنین باوری، دست مایه ای گران بار در هنگام سخن وری بوده و لذت خاصی در کلام شیعیان می آفریند همچنین در بحث ها و گفت و شنودها با صاحب نظران دیگر مذاهب و یا در عرصه هائی مختلف مانند حج و عمره دلائل نیرومندی بر حقانیت شیعه خواهد بود.
در این جا، چند آیه از آیات قرآن و دیدگاه های اهل سنت را درباره ی شان نزول هر یک از باب نمونه بیان می کنیم:
الف – آیه ۲۰۷ از سوره ۲ (بقره):
«ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» ; از مردم، کسی است که جان خود را در برابر خشنودی خداوند می فروشند و خداوند نسبت به بنده گان مهربان است.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
مفسر معروف اهل سنت، ثعلبی می گوید:
هنگامی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تصمیم بر هجرت از مکه به مدینه گرفت، برای تحویل امانت های مردم و پرداخت پول های آنان، علی علیه السلام را به جای خود قرار داد و شبانه به سوی «غار ثور» حرکت کرد. و فرمان داد علی علیه السلام در بستر او خوابیده و پارچه ی سبز رنگی (برد خضرمی) که مخصوص خود پیامبر صلی الله علیه و آله بود، روی خویش بکشد. مشرکان، در همان شب، اطراف خانه ی پیامبر صلی الله علیه و آله را محاصره کردند.
در این هنگام ایزد، به «جبرئیل » و «میکائیل » وحی فرستاد: «من، بین شما برادری ایجاد کردم و عمر یکی از شما را طولانی تر کردم، کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگی دیگری را بر خود ترجیح دهد؟» . هیچ کس حاضر نشد. به آنان وحی کرد: «اکنون علی علیه السلام در بستر خوابیده است و آماده ی فدای جان خود خواهد بود به زمین روید و حافظ و نگاهبان او باشید» .
هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پایین پای علی نشسته بودند، جبرئیل می گفت: «به به! آفرین بر تو ای علی! ایزد، به واسطه ی تو، بر فرشته گان افتخار می کند.» . ناگاه آیه ی «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» نازل شد.
و در آن، صفات علی علیه السلام بیان گردید (۱) .
ابن ابی الحدید معتزلی که از اهل سنت است – درباره ی تفسیر این آیه معتقد است که حماسه ی علی علیه السلام در لیلة المبیت – شب خوابیدن به جای رسول الله صلی الله علیه و آله – مورد تایید همه است جز کسانی که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز…، آن را انکار نمی کنند (۲) .
ب – آیه ۳ از سوره ی ۹ (توبه):
«واذان من الله ورسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله بری ء من المشرکین ورسوله فان تبتم فهو خیر لکم وان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله وبشر الذین کفروا بعذاب الیم » .
و این اعلامی است از ناحیه ی ایزد و پیامبرش به [عموم] مردم در روز حج اکبر [روز عید قربان] که ایزد و پیامبر او، از مشرکان بیزارند. اگر توبه کنید، به نفع شما است و اگر سر پیچی کنید، بدانید شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید [و از قلمرو قدرت اش خارج شوید ] و کافران را به مجازات دردناک مژده ده.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
احمد حنبل – پیشوای معروف اهل سنت – از ابن عباس نقل می کند که پیامبر فلان شخص (خلیفه ی نخست) را فرستاد و سوره ی، توبه را به او داد – تا به مردم، هنگام حج ابلاغ کند – سپس علی علیه السلام را به دنبال او فرستاد – ، آن را از وی بگیرد و فرمود: «ابلاغ این سوره، تنها، به وسیله ی کسی باید باشد که او از من است و من از اویم » (۳) .
ج – آیه ۲۹- ۳۰ از سوره ی ۸۳ (مطففین):
«ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون واذا مروا بهم یتغامزون» .
تا بدکاران [در دنیا] پیوسته به مؤمنان می خندیدند و هنگامی که از کنار آن ها می گذشتند، با اشاره ی چشم و ابرو، به تحقیر و عیب جویی آنان بر می خواستند.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
برخی از مفسران اهل سنت، در تفسیر این آیه، این گونه نوشته اند:
روزی علی علیه السلام و جمعی از مؤمنان، از کنار جمعی از کفار مکه گذشته، آن ها به حضرت و مؤمنان خندیدند و آنان را استهزا کردند. این آیات [به دفاع و جانب داری امام و مؤمنان] نازل شد و سرنوشت مسخره کنندگان، را در قیامت روشن ساخت (۴) .
الف – آیه ۶۱ از سوره ۳ (آل عمران):
«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین» .
هر گاه بعد از علم و دانش که [در باره ی مسیح] به تو رسیده [باز ] کسانی ستیز با تو برخیزند، به آن ها بگو: «بیایید فرزندان مان و فرزندان تان و زنان مان و زنان تان و خودمان و خودتان را بخوانیم آن گاه مباهله می کنیم و نفرین ایزد را بر دروغ گویان قرار دهیم.
مباهله، به معنای «رها کردن و قید و بند را از چیزی برداشتن » است; یعنی، بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت کار او را به دست ایزد سپردن.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
انبوه بی شماری از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آیه را اشاره به حسن و حسین علیهما السلام و «نساءنا» را فاطمه و «انفسنا» را اشاره به علی علیه السلام دانسته اند. که نشان از چشم گیری مقام علی علیه السلام در عرصه ی اثر بخشیدن به نفرین بر دشمنان و آشکار شدن حق، و در کنار رسول الله بودن و حتی همانند جان او گردیدن، دارد (۵) .
ب – آیه ۱- ۳ از سوره ۷۰ (معارج):
«سأل سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج» .
پرسنده ای از عذابی فرود آینده، پرسید که ویژه ی کافران است و هیچ کس نمی تواند آن را دفع کند، از سوی ایزد ذی المعارج – صاحب فرشته گانی که بر آسمان ها صعود می کنند.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
علامه ی امینی، نام سی تن از عالمان اهل سنت را بیان می کند که همه شان، علت نزول این آیه را درخواست عذاب از سوی منکر انتصاب و ولایت علی علیه السلام بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله – در صورت حقانیت امامت آن حضرت – دانسته اند. داستان از این قرار است:
هنگامی که رسول الله – درود خداوند بر او و دودمان پاک اش باد – علی علیه السلام را در روز عید غدیر خم به خلافت منصوب کرد، درباره ی او فرمود: «هر کس، من، مولا و ولی او هستم، علی، مولا و ولی او است » .
چیزی نگذشت که این سخن، در تمامی شهرها منتشر شد، نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و گفت: «تو مارا به شهادت به یگانه گی ایزد و حقانیت و رسالت خود فرمان دادی، سپس فرمان جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما، همه ی این ها را پذیرفتیم، اما به این ها راضی نشدی تا این که این جوان (علی بن ابی طالب) را به جانشینی خود برگزیدی و گفتی: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه » . آیا این سخن، از ناحیه ی خودت است یا از سوی ایزد؟» .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «قسم به آن که موجودی جز او نیست، این، از ناحیه ی ایزد است.» .
نعمان روی برگرداند و در حالی که می گفت: «ایزدا! اگر این سخن، حق است و از ناحیه ی تو است سنگی از آسمان بر من بباران!» .
ناگاه سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. ناگاه آیه «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع » نازل شد (۶) .
پ – آیه ۵ از سوره ۱ (فاتحه الکتاب):
«اهدنا الصراط المستقیم» .
ما را به راه راست هدایت فرما.
تفسیر آیه در کلام و صاحب نظران
علامه ی طباطبایی درالمیزان از فقیه و تفسیر عیاشی نقل کرده که «صراط مستقیم » در این آیه، امیر مؤمنان علی علیه السلام است (۷) .
در سخن دیگری از امام صادق علیه السلام «صراط مستقیم » ، «راه به سوی معرفت ایزد» تفسیر شده که دو صراط است: یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت.
صراط دنیا، امام واجب الاطاعه است، برای کسی که او را شناخته و از وی پیروی کرده است. صراط در آخرت، صراطی است که پل دوزخ است و کسانی که در دنیا امام واجب الاطاعه را نشناسند، بر این صراط لغزنده و در آتش دوزخ هلاک خواهند شد (۸).
نتیجه این که حضرت علی علیه السلام، بارزترین مصداق «صراط مستقیم است » و صراط مستقیم، جز از راه ولایت، معبر دیگری ندارد.
ت – آیه ۲۷۴ از سوره ۲ (بقره):
«الذین ینفقون اموالهم باللیل والنهار سرا وعلانیة فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون » .
کسانی که اموال خود را، در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق می کنند، پاداش شان نزد پروردگار است و نه ترسی برای آن ها است و نه غمگین می شوند.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
افزون بر مفسران شیعی، عالمان اهل تسنن مانند ابن عساکر، طبرانی، ابن هاشم، ابن جریر و امام فخر رازی (۹) ، نیز در تفاسیر خود، نزول این آیه را درباره ی حضرت علی علیه السلام دانشته اند.
داستان شان نزول این آیه، آن است که امام علی علیه السلام در حالی که چهار درهم در روز، یک درهم در شب، سومین آن را مخفیانه و درهم آخر را آشکارا در راه ایزد انفاق کرد.
بی شک حکم کلی و معیار روشن این شیوه، آن است که تمامی دین باوران، در عصرها و نسل های مختلف، در آشکار و مخفی بودن – و کیفیت اعمال صالح خود – جنبه های اخلاقی و اجتماعی و یا ابعاد شخصیت کمک گیران را مراعات کنند، آن جا که حفظ آبروی افراد لازم است، از انفاق آشکار دوری جویند و چون تعظیم شعائر مذهب و تشویق افراد به عمل شایسته مطرح شود – و در کنار آن آبروی افراد حفظ شود – در برابر نگاه و توجه دیگران کمک کنند. در کنار کمک های خویش، هیچ گاه از فقر و تنگ دستی، بیمی نداشته باشند و به وعده های الهی امیدوار و به او توکل کنند تا بدین سان رضایت ایزد را کسب کرده و توشه ای همیشه گی برای آخرت خود بیندوزند (۱۰) ، همانند امام متقیان و پیشوای ایزد خواهان، حضرت علی علیه السلام.
ث – آیه ی ۱۲ از سوره ۶۹ (الحاقه):
«لنجعلها لکم تذکرة وتعیها اذن واعیة » .
(تا آن را وسیله ی تذکری برای شما قرار دهیم و گوش های شنوا آن را نگهداری می کنند) .
تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع
برخی از مفسران شیعی، سی حدیث از اهل تسنن و تشیع در نزول این آیه درباره ی حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند که نشانه ی عظمت مقام امام علیه السلام نسبت به دانایی اسرار پیامبر صلی الله علیه و آله و وراثت همه ی علوم رسول الله – درود ایزد بر او و دودمان اش باد – است.
حدیث، از آن جا آغاز می شود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله هنگام نزول آیه ی «وتعیها اذن واعیة » فرمود:
«من، از ایزد درخواست کردم، گوش های علی را از این گوش های شنوا و نگه دارنده ی حقایق قرار دهد.» .
به دنبال سخن پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام فرمود: «من، هیچ سخنی بعد از آن، از رسول الله نشنیدم که آن را فراموش کنم (۱۱) ، بلکه همیشه، آن را به خاطر داشتم.
الف – آیات ۵ و ۸ و ۹ از سوره ۷۶ (انسان):
«ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا … ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا» .
نیکان از جامی می نوشند که با عطر خوش، آمیخته است… [آنان] غذای – خود را – با این که به آن علاقه – و نیاز – دارند، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند – و می گویند – : «ما، شما را برای رضای الهی، طعام می دهیم و هیچ پاداش و تشکری از شما نمی خواهیم…
تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع
۳۴ نفر از عالمان معروف اهل تسنن، با نقل حدیثی در کتاب های خود، این آیات را درباره ی ایثار امام علی علیه السلام و خاندان تاب ناک او دانسته اند و تمامی عالمان شیعی، هجده آیه مورد بحث را از افتخارات بی نظیر و فضایل بسیار مهم حضرت علی و فاطمه زهرا و فرزندان شان علیهم السلام شمرده اند (۱۲) .
ماجرای نزول آیات، بدین گونه بود که حسن و حسین علیهما السلام بیمار شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله با جمعی از یاران به عیادت شان رفتند و به علی علیه السلام گفتند: «ای ابو الحسن! خوب بود، نذری برای شفای فرزندان خود می کردی.» .
علی علیه السلام، فاطمه علیها السلام و فضه، رضوان الله علیها، – خادم آنان – نذر کردند، اگر آن دو شفا یابند، سه روز، روزه بگیرند. (طبق برخی از روایات، حسن و حسین علیهما السلام نیز گفتند: «ما هم نذر می کنیم و روزه می گیریم.» .
چیزی نگذشت که هر دو، شفا یافتند در حالی که از نظر مواد غذایی، دست خالی بودند. علی علیه السلام سه من جو قرض کرد و فاطمه علیها السلام یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت.
هنگام افطار، سائلی به در خانه آمد و گفت: «سلام بر شما ای خاندان محمد! مست مندی از مست مندان مسلمانان هستم، غذایی به من دهید! ایزد، به شما، از غذاهای بهشتی مرحمت کند!» .
آنان، همه گی، مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند.
روز دوم را نیز روزه گرفتند و موقع افطار، یتیمی ندای کمک سر داد و باز آنان، غذای خود را به او دادند.
در سومین روز روزه، اسیری از غذای آنان طلب کرد و باز آنان، ایثار کرده و غذای خویش بدو بخشیدند و خود با آب افطار کردند.
صبح فردا حضرت علی، دست حسن و حسین علیهم السلام را گرفته، خدمت رسول الله آمدند و هنگامی که پیامبر، عزیزان خود را نظاره کرد، دید از شدت گرسنه گی می لرزند! فرمود: «این حالی که در شما می بینم، برای من بسیار گران است!» . سپس برخاست و با آنان بر خانه ی فاطمه وارد شده، دید، دختر عزیزش، در محراب عبادت ایستاده است، در حالی که از شدت گرسنه گی شکم او به پشت چسبیده و چشمان اش به گودی نشسته است.
اندوه، وجود رسول الله صلی الله علیه و آله را فرا گرفت و در حالی که غبار غم بر قلب مبارک آن حضرت نشسته بود، جبرییل نازل شد و گفت: «ای محمد: این سوره را بگیر! ایزد، با چنین خاندانی، به تو تهنیت می گوید.» .
«آن گاه جبرییل، سوره ی هل اتی – و هجده آیه مربوط به ایثار علی، فاطمه، حسن، حسین علیهم السلام را نازل کرد (۱۳) .» .
ب – آیه ی ۱۹ از سوره ۸ (توبه):
«اجعلتم سقایة الحاج وعمارة المسجد الحرام کمن امن بالله والیوم الاخر وجاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله والله لا یهدی القوم الظالمین » .
آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند [عمل ] کسی قرار دادید که ایمان به ایزد و روز قیامت آورده و در راه او جهاد کرده است؟ [این هر دو]، هرگز، نزد ایزد، مساوی نیستند ایزد، گروه ظالمان را هدایت نمی کند.
تفسیر آیه در کلام اهل تسنن
دانش مند معروف اهل سنت، حاکم حسکانی، از بریده نقل می کند که شیبه و عباس، هر کدام، بر دیگری افتخار می کردند. علی علیه السلام از کنار آن دو می گذشت، از افتخار کردن آنان پرسش کرد عباس گفت: امتیازی به من داده شده که احدی ندارد و آن، مسئله ی آب دادن به حجاج است.
شیبه گفت: «من، تعمیر کننده ی مسجد الحرام (و کلیددار کعبه) هستم.
علی علیه السلام گفت: «با این که از شما حیا می کنم، اما باید بگویم، با این سن کم، افتخاری دارم که شما ندارید» .
آن دو پرسیدند: «کدام افتخار؟ !» .
حضرت فرمود: «من، با شمشیر، جهاد کردم تا شما ایمان به ایزد و پیامبر آوردید!» .
پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را خواست و از ماجرا پرسش کرد. ناگاه جبریل نازل شد و گفت: «ای محمد! پروردگارت، به تو سلام می رساند و می گوید که این آیات را بر آن ها بخوان: «اجعلتم سقایة الحاج…» (۱۴).»
پی نوشت:
۱) تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، ج ۲، ص ۴۶ ; رک: الغدیر، ج ۲، ص ۴۴٫
۲) نک: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۳، ص ۲۷۰ ; احیاء العلوم، غزالی، ج ۳، ص ۲۳۸ ; نزهة المجالس، صفوری، ج ۲، ص ۲۰۹ ; فصول المهمه، ابن صباغ مالکی; تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی حنفی، ص ۲۱ ; مسند احمد حنبل، ج ۱، ص ۳۴۸ ; تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۱ تا ۹۹ با سیره ی ابن هشام، ج ۲، ص ۲۹۱ با تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۹٫
۳) رک: مسند احمد حنبل، ج ۱، ص ۲۳۱ (طبع مصر) ; همان، ج ۲۳، ص ۲۱۲ ; همان، ج ۲۱ ص ۱۵۰ ; خصایص نسائی، ص ۲۸٫
۴) رک: تفسیر فخر رازی، قرطبی، روح المعانی و کشاف زمخشری، ذیل آیه ۲۹ و ۳۰ از سوره ی مطففین; تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص ۲۳۸ و ۲۸۴ ; تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۴ و ۵۳۵ ; تفسیر احسن الحدیث ج ۸، ص ۳۲۴ و ج ۱۱، ص ۶۸ ; تفسیر البیان، ج ۲، ص ۹۹ ; ج ۳، ص ۵۵۶ ; تفسیر الجدید ج ۶، ص ۳۶۵ ; تفسیر الکاشف، ج ۱، ص ۱۹۶ و ج ۲، ص ۴۱۴٫
۵) نک: صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۰ ; مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۱۸۵ ; تفسیر طبری، ج ۳، ص ۱۹۲ ; مستدرک حاکم نیشابوری، ج ۳، ص ۱۵۰ ; دلائل النبوة، حافظ ابو فهیم اصفهانی، ص ۲۹۷ ; روح المعانی، آلوس، ج ۳، ص ۱۶۷ ; کشاف زمخشری، ج ۱، ص ۱۹۳ ; فصول المهمة ابن صباغ، ص ۱۰۸ ; الجامع لاحکام القرآن، علامه قرطبی، ج ۳، ص ۱۰۴٫
۶) تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۷٫
۷) تفسیر المیزان (مترجم)، ج ۱، ص ۴۹ ; تفسیر البرهان، علامه بحرانی، ج ۱، ص ۵۰٫
۸) همان; رک: تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۴۰ ; تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۴۰۶ ; تفسیر مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۲۷٫
۹) نک: تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۲۹۰ و ۲۹۱٫
۱۰) رک: تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۲۶۷ ; تفسیر نور ; حجة الاسلام قراشی، ج ۱، ص ۵۴۹ ; و تفسیر مراغی، ج ، ص .
۱۱) نک: تفسیر قرطبی، ح ۱۰، ص ۶۷۴۳ ; مجمع البیان، روح البیان، روح المعانی، المیزان وتفسیر ابو الفتوح رازی، ذیل آیه ۱۲ سوره معارج; مناقب ابن مغازلی شافعی، ص ۲۴۵٫
۱۲) رک: الغدیر، علامه امینی، ج ۳، ص ۱۰۷ تا ۱۱۱ ; احقاق الحق، قاضی نور الله شوشتری، ج ۳، ص ۱۵۷ تا ۱۷۱ ; تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۳۴۵ ; تفسیر احسن الحدیث، ج ۱۲، ص ۲۷۴ ; الجدید، ج ۷، ص ۲۸۳ ; حجة التفاسیر، ج ۷، ص ۱۳۹ ; الکاشف، ج ۴، ص ۶۷۰ ; کشف الاسرار، ج ۱۰ ص ۳۱۹٫
۱۳) نک: تفسیر طبری، فخر رازی و آثار اصحاب النزول واحدی، تفسیر خازن بغدادی، معالم التنزیل بغوی، مناقب ابن مغازلی و جامع الاصول ابن اثیر. برای توضیح بیش تر در باره ی این حدیث و شخصیات مدارک آن به احقاق الحق مرحوم شوشتری، ج ۳، ص ۱۲۲ تا ۱۲۷ مراجعه کنید.
۱۴) (تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۲۲) . نیز به; تفسیر الکاشف، ج ۵، ص ۲۰۱ ; تفسیر الحدید، ج ۴، ص ۱۵۸ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۵۳۵ ; تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۲۲ مراجعه کنید.
به قلم : احمد لقمانی
تهیه و تنظیم : موسسه موعود (عج)
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
در دوران جوانى كه به ورزش كشتى مى رفت روزى براى انجام مسابقات به اتفاق هم به سالن رفتيم . مسابقات فينال بود، در ميان جمعيت به تماشا نشسته بودم كه چند نفر از رقيبان با هم مبارزه كردند. نوبت به عباس رسيد. چند بار نام او را براى مبارزه خواندند، امّا او حاضر نشد. تا اين كه دست رقيب او را به عنوان برنده مسابقه بالا بردند. نگران شدم به خودم مى گفتم : يعنى عباس كجا رفته ؟ در جستجوى او بودم نگاهم به او افتاد كه از درب سالن وارد مى شد. جلو رفتم و گفتم : كجا بودى؟ اسمت را خواندند، نبودى ؟
گفت : وقت نماز بود، نماز از هر كارى برايم مهمتر است . رفته بودم نماز جماعت
اينقدر نماز اول وقت به جماعت ، براي عباس حاجي زاده مهم بود كه بعد از شهادتش وقتي وصيت نامه اش را خوانديم نوشته بود:برادران و خواهران عزیز! اگر خواستید خود سازی کنید، از نماز کمک بگیرید، البته نماز اول وقت در مسجد به خضوع و خشوع و از روی صبر.
[ستارگان خاكى ، صفحه 219]
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
يكي از مهم ترين و با ارزش ترين وجوه اتقان و استحكام اين زيارت ، عنايت خاصّ حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و ديگر معصومين (عليهم السلام) به آن است . كه داستانهاي زيادي نقل شده كه ما به دو نمونه از آنها اشاره مي كنيم
داستانك1:
علّامه محمّد تقي مجلسي – پدر علّامه محمّد باقر مجلسي – در شرح« من لايحضره الفقيه شيخ صدوق »در ذيل اين زيات مي گويد:
چون به نجف مشرّف شدم، براي اينكه لياقت تشرّف به حرم علوي را پيدا كنم ، تصميم گرفتم كه چند روزي عبادت كنم . روزها در مقام مقائم و شب ها در رواق مطهّر مشغول بودم . شبي در عالم مكاشفه حضرت بقيّه الله «عجّل الله تعالي فرجه الشريف » را در حرم پدر بزرگوارش ديدم. فردا به « سرّ من رأي» مشرف شدم و چون وارد حرم شدم حضرت مهدي «روحي فداه» آن پاره ماه آنجا بود .
ايستادم و از دور به طور مدّاحي و در حالي كه با انگشت ، اشاره به او مي كردم ، زيارت جامعه را خواندم فرمودند : بيا جلو . ابهّت و عظمت او مانع مي شد، تا بالاخره جلو رفتم. به من تلطّف كرد و فرمود : «نعم الزياره هذه» يعني : خوب زيارتي است اين زيارت.
گفتم : از جدّتان مي باشد. و اشاره به قبر مطهّر امام هادي (عليه السلام) كردم.
فرمودند: بلي از جدّم صادر شده است .
از اين جهت علّامه مجلسي دوم درباره اين زيارت مي فرمايد : «صحيح ترين زيارات از نظر متن و سند ، زيارت جامعه كبيره است. » [زندگاني چهارده معصوم – آيت الله حسين مظاهري – صفحه 193]
داستانك2:
علّامه محمّد تقي مجلسي در جلد پنجم كتاب « روضه المتّقين » مي گويد : «من در رؤياي حقه اي ، امام رضا (عليه السلام) را زيارت كردم .
مشغول خواندن زيارت جامعه بودم كه حضرت به من فرمود: احسنت ، احسنت . يعني هم زيارت جامعه را تحسين كردند و هم مرا كه در خدمت ايشان اين زيارت را مي خواندم. » [ نسيم معرفت- حسين گنجي- صفحه3]
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
داستانك:
در عصر امام هادی (علیه السلام) شخصی بنام عبدالرحمن ساکن اصفهان و پیرو مذهب تشیع بود (با توجه به اینکه در آن زمان ، شیعه در اصفهان کم بود) از عبدالرحمن پرسیدند چرا تو امامت امام هادی (علیه السلام) را پذیرفتی نه غیر او را.
در پاسخ گفت :
من فقیر بودم ولی در جرات و سخن گفتن قوی؛ در سالی همراه جمعی از اصفهانی ها به عنوان اینکه به ما ظلم می شود برای شکایت به شهر سامره نزد متوکل (دهمین خلیفه عباسی) رفتیم ، کنار در قلعه متوکل منتظر اجازه ورود بودیم ، ناگهان شنیدم که متوکل دستور احضار امام هادی (علیه السلام) را داده تا او را به قتل برساند.
من به يكي از حاضران گفتم :این کیست که فرمان به احضار او و سپس اعدام او داده شده است ؟
در جواب گفت :این کسی است که رافضی ها (شیعه ها) او را امام خود می دانند، من تصمیم گرفتم در آنجا بمانم تا ببینم کار به کجا می کشد.
بعد از ساعتی دیدم امام هادی سوار بر اسب آمدند، مردم تا او را دیدند در طرف راست و چپ اسب او به راه افتادند، همین که چشمم به امام هادی خورد محبتش بر دلم جای گرفت ، دعا کردم که خداوند وجود نازنينش را از شر متوکل حفظ کند، همچنان ناراحت و نگران بودم و دعا می کردم که امام در میان جمعیت به من رسید و فرمود:
خداوند دعایت را مستجاب می کند، و مال و فرزند و عمرت زیاد خواهد شد.
من از اینکه امام چنین از نهان خبر داد متحیر شدم بطوری که رنگم تغیير کرد .
حاضران گفتند چه شده ؟ چرا چنین حیرت زده ای ؟
گفتم :خیر است ولی اصل ، ماجرا را به کسی نگفتم . بعدا که به اصفهان برگشتم کم کم بر مال و فرزندم افزوده شد و غنی شدم ، و اکنون بیش از هفتاد سال دارم این بود علت تشیع من که این گونه به حقیقت رسیدم.
[ الثاقب فی المناقب: صفحه 549،؛ کشف الغمة: جلد 2، صفحه 389 ؛ بحار، جلد 50، صفحه 141، حديث 26 و ...]
نكته اينجاست كه ، اگر كسي براي امامش دعا كند ، امام براي او دعا مي كنند
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت
مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق (علیه السلام) كه رسید درخواست استخاره ای كرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت اتفاقا به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد امام از آن استخاره در تعجب بود پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض كرد:
یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل از خدمت شمارسیدم برایم استخاره كردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود به سفر رفتم و سود فراوانی كردم به من خوش گذشت.
امام صادق(علیه السّلام) تبسمی كرد و به او فرمود: (در سفری كه رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی كه آفتاب طلوع كرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟
عرض كرد آری . حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را كه در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد. [جهاد با نفس، جلد ۱ صفحه ۶۶]
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين
کلمات کلیدی :
جبهه فرهنگی مردمی البرز, هیئت محبین المهدی (عج) منطقه چهارصددستگاه کرج, تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت, باشگاه فوتسال انصار ولایت